زبان فرانسه

اولین بار که نمایش موزیکال «گوژپشت نتردام» را دیدم، حتی کلمهای فرانسه نمیدانستم. فقط مدهوش زیبایی و ریتم و قافیه و تلفظهای این زبان شدم. آنقدر جذب شدم که از ته دل آرزو کردم این زبان زیبا را بیاموزم و تکلم کنم.

این علاقه باعث شد که در اولین کلاس فرانسه شرکت کنم. ماههای اول بسیار سخت و دشوار بود؛ اما این اشتیاق شدید باعث شد که این راه دشوار را بپیمایم. زبان فرانسه را صرفاً برای دل خودم شروع کردم ولی بعداً کمکم فهمید که با آموزش این زبان زیبا، یک افق جدید در برابر من گشوده است.
شرکتهای فرانسوی فعال در صنعت
متوجه شدم که اولین راهسازی نوین در ایران را شرکتهای فرانسوی شروع کردند و عملاً اصطلاحات فنی بسیاری در عمران و راهسازی وارد زبان فارسی شد. تعداد زیادی از اصطلاحات که در نقشهبرداری، عملیات خاکی، پلسازی استفاده میشوند منشأ فرانسوی دارند. در کنار آن، فهمیدم که اولین تصفیهخانه آب ایران در شهر تهران هم توسط مهندسین فرانسوی ساختهشدهاند که ملاک بسیاری از پروژههای آبی در ایران شد. روشهای مهندسی و مدارک این مجموعه الگوی مهمی برای مهندسین آب شدهاند. درزمینهٔ نفت، هم شرکتهای متنوع فرانسوی در عسلویه فعال بودند که پایهگذار دانش نوین نفت در ایران شدند.
آرزویی که محقق نشد
برای یافتن کار در شرکتهای فرانسوی فعال در صنعت نفت، تصمیم گرفتم تا فرانسوی را جدیتر هم بیاموزم؛ بنابراین به بخش فرهنگی سفارت فرانسه مراجعه کردم و زبان فرانسوی را جدی پیگیری کردم. تلاش کردم به این صنعت ملحق شوم که عملاً محقق نشد؛ اما خوشحالم که به یکزبان زنده و زیبای جهان میتوانم تکلم کنم.
ترجمه چند ترانه از یادگارهای آن دوران است:
خواننده | نام ترانه | زبان |
Céline Dion | من نمیشناسم = نمیتوانم | French → Persian |
(Notre-Dame de Paris (Musical | زیبا رو | French → Persian |
Garou | در زیر باد | French → Persian |
Céline Dion | از عشق یا از دوستی | French → Persian |
Hélène Ségara | آن دختر، تو اون رو دوست داری | French → Persian |
** روی نام خواننده کلیک کنید.
پاریس جشن بیکران
روزی که وارد پاریس شدم، تازه فهمیدم که چه لذتی دارد که فرانسوی را در شهر پاریس حرف بزنی و بتوانی با مردم فرانسه صحبت کنی و آثار هنری و معماری باشکوه را تماشا کنی. با مردم معاشرت کنی و احساس خوبی پیدا کنی که میتوانی هم هنر و ادبیات آنها را درک کنی و به تبادل احساس بپردازی.

و دست آخر به دیدن خود ساختمان «کلیسای نتردام» رسیدم. چیزی که سفر من آن از آن شروع شده بود و حالا داشت در آن به اتمام میرسید. یک آرزوی درونی با تحقق بیرونی کامل شد:

دیدگاهتان را بنویسید